چه چیزی بهتر از اینکه یه آقای آ دارم که اینهمه مهربونه،اینهمه باشعوره، این همه دوستم داره...
چه چیزی بهتر از اینکه خواهری دارم که بیاندازه دوستم داره، این همه دلسوزه، این همه منو میفهمه...
اینا همه دلیل زندگیان، گاهی اوقات نمیبینمشون، انگار کور شده باشم ،یا اینکه اصلا نخوام ببینمشون.
اما الان خوشحالم
با خواهرم که چت کردم،از سختیها گفتم ، از اینکه گاهی اوقات کم میارم، باهام حرف زد هر دو گریه کردیم.
با آقای آ حرف زدم، گفتم گفتم گفتم گوش کرد،باهام حرف زد، بهم امید داد ، آغوش آرامشبخشش رو بهم داد.
انگار که چشمهام باز شدن.
*خواهرم گفت همیشه این ترانه رو به یادت گوش میدم، چیزهایی که میگه حرفای منه. دانلودش کردم و گوش دادم . هربار که گوشش میدم گریهام میگره،اما از شوقه.
to tamame dashtanio zendegiemani.