- این روزها حس و حال خاصی دارم، این خاص را اصلا نمیتونم توضیح بدم،حتی برای خودم. اصلاً بد نیست،خوب هم نیست خیلی گنگه. این روزها خیلی میخونم،خیلی میبینم، انگار همه اینها توی ذهنم تلنبار شدهاند. فکر میکنم باید بشینم و فکر کنم یک سری از این چیزها رو کاملاً حذف کنم، به اندازه کافی ازشون خوندم و فهمیدم و دیگه باید تمامش بکنم.
- هزار و یک کار و درس دارم، اما میل عجیبی پیدا کردم که تفریح کنم با دوستانم بروم بیرون و بخندم، با آقای آ برم بیرون و قدم بزنم ، سینما برم و باز هم بخندم. برم پیش خواهرام و شب بشینیم و گپ بزنیم... . این من بیچاره گناهی نداره، خیلی هم قانعه اما طفلکی دلش پوسید دیگه!
- حس مثبتی دارم که میگه روزهای خوبی در راهه.
همین!
ایشالا خیره!
سلام آنی جان
فکر کنم الان که نیستی داری به این حال خوبت میرسی
خوش بگذره.